روبراهی
نمیدونم چم بود اصلا من
این همه سال همینطوریخوش نمیگذروندم، میگذروندم نوبت منم شه و خدافظی کنیم
یادم رفته بود همه این نفسای بدون کپسول کادون
هر روز این هر روز کادون سر تو بچرخون با توام
هی کجایی بدتر ا من نگرانی چیتو چن نخرن
همه خندیدنو با پول نقد بلدن منم یه بارم حتی نشده جدولم، حل
این پایینم چه بخوام چه نه این پایینی چه بخوای چه نه
منتظریم همه چی خوب شه کاملا تا شاید یه روز داشته باشیم دل شاد (هه هه)
ماها از دست میدیم بعد میفهمیم چی هست اصلا چی نیست
چقدر همه درگیر رنگ بندییم و چقدر اصل و از فرع کمتر دیدیم
سرمون سلامت بابا چه قدر بپاییم درمون نمالن بابا
چی بهتر ا اینکه یه روز یه کادو به اسم زندگی رسید برام از بالا
تو این همه روزمرگی تازگیا قدر میدونم خدا رو
شکر بالا سرمه سقف خونم شکر بابت هر یه قطره خونم
(شکر) زندگی که تو لحظه اومد تو یه لحظه یهو میبینی دخلش اومد
پ منمو تو لحظه بودن پس تا میتونم قدر میدونم
از فکرای پوچ میکنم مغزمو خالی و با خودم میندازم یه عکس دوتایی
حسم عجیبه مثل لحظه شماری واسه به هم رسیدن دوتا خط موازی
امروز خودمو بغل میکنم منو من حاصل دسترنج خداییم
نسبت به دور و وریامون مسئولیم چون نه رو ویلچریم نه قطع نخائیم
همین که پدرم هنوزم منو میشناسه مادرم روم پتو میندازه
حتی اگه چهرم براشون دیگه نیست واضح همینا دنیای منو میسازه
ای یه معجزست نمیاد دوباره مثلت یه روح بزرگی تو حباب جسمت
منحصر بفرد این قصه توئه دم در یه کادوئه با روبان قرمز، یه زندگیه توش
یعنی خدا همین دور و وراست میسازه تک تک
چالشای تو رو برات، ولیکن نمیزاره بمونی تو حول ولاش
اگه از بیخ گوشت رد میشن حوادس یهو،
نه شانس نزار اسمشو اینم واسه توئه
کادوئه مشتی یعنی یکی هست اون بالا حواسش به تو
تو این همه روزمرگی تازگیا قدر میدونم خدا رو
شکر بالا سرمه سقف خونم شکر بابت هر یه قطره خونم
(شکر) زندگی که تو لحظه اومد تو یه لحظه یهو میبینی دخلش اومد
(پ منمو تو لحظه بودن پس تا میتونم قدر میدونم)
(تو این همه روزمرگی تازگیا قدر میدونم خدا رو
شکر بالا سرمه سقف خونم شکر بابت هر یه قطره خونم)
( (شکر) زندگی که تو لحظه اومد تو یه لحظه یهو میبینی دخلش اومد)
(پ منمو تو لحظه بودن پس تا میتونم قدر میدونم)