{قسمت 1}
لالا کن دختر زیبای شبنم
لالا کن روی زانوی شقایق
بخواب تا رنگ بی مهری نبینی
تو بیداریه که تلخه حقایق
{همخوان}
تو مثله التماس من میمونی
که یک شب روی شونه هاش چکیدم
سرم گرم نوازش های اون بود
که خوابم برد و کوچشو ندیدم
{قسمت 2}
حالا من موندمو یه کنجِ خلوت
که از سقفش غریبی چکه کرده
تلاطم های امواج جدایی
زده کاشونمو صد تکه کرده
دلم میخواست پس از اون خوابه شیرین
دیگه چشمم به دنیا وا نمیشد
میونه قلب متروکم نشونی
دیگه از خاطره پیدا نمیشه
صدام غمگینه از بس گریه کردم
ازم هیچ اسمو هیچ آوازه ای نیست
نمیپرسه کسی هی، در چه حالی
خبر از آشنای تازه ای نیست
به پروانه صفت ها گفته بودم
که شمعم میلِ خاموشی من نیست
پرنده رو درختم آشیون کن
حالا وقت فراموشی من نیست
{همخوان}
تو مثل التماس من میمونی
که یک شب روی شونه هاش چکیدم
سرم گرم نوازش های اون بود
که خوابم برد و کوچشو ندیدم