[متن آهنگ «برد» از عیهود]
گفتی موندن کار هر کسی نیست
گفتم بوی رفتن میدی ک
پاییزا برام هر فصلی میشه
میخواستیم از دنیا جدا باشیم
روی دار این کره ی خاکی با تار و پود نداشته هامون رویا بافتیم رویا بافتیم
همش فکر آینده بودیم و حالمونو تو این دنیا باختیم
بودی بازیگر نقش اول تو سریال عشق منم حبست کردم تو زندان دل
انگار خوردی ابد و یک روز
من نسخ پروازم قفسو بشکون قفسو بشکون
من همون عاشقانه هایی ام که هیچوقت به هم نگفتیم
یکم از سرخی لبات برای این روی زردم لازمه
گفتی که فرهادی حتی اگه بفهمی کوه دردم
نمیخوره نور به دردم من تاریک دلم
گم میشم اگه جلو آیینه برم
عشق یعنی نئشه ای ولی قلبت خماره یه ریز
شاید یجورایی بد تا کردیم که باعث شده جفتمون مچاله بشیم
جواب تو سوال یکی دیگست که الانم دچار بهشی
خواستیم تو هیچ زمانی نباشیم با همدیگه به ناکجا برسیم
تو با منی بی من و بی تو با تو
باید زودتر تموم میکردم این تکرار بی ثباتو
بستر من صدف خالی این تنهایی
تو همون مرواریدی که گردن آویز دیگرانی
من عاشق عطر باروتت
تو شلیک تیر هوایی
من ریشه ی آدم تو خاکت
تو هوای چیدن هایی
من صدای پای دویدن
تو جنگ نرسیدن هایی
من هجوم خنده ی آشوب
تو رهایی از شیون هایی
یه راهی که بن بسته ولی آخر آخرش منتجه به گم گشتگی
من دریای غرق الکلم
نگات یه کبریت کهنست که بی شباهت به شخص من نیست
اون منه بودنش به سوختنش به عشق دودیه که میره تو آسمون موندنش به نموندن
من صدای سکوت فریاد یک جملم که چشمای وحشیت نخوندنش من یه برگ عاشق ساقه که باور نداره خزون زد
من وقتی ام که سر اومده
یه بذر که دلتنگ جوونشه
حلالت باد که حروممه
حلالت باد که حروممه
هیچ تو تموممه
من اونی که هرچی ساخته سوخت کلا
تموم عمر باخت بود
اون دستی که لای موت بردم ... بردم