من برم هیشکی تنها نمیشه
بغض ابری برام وا نمیشه
طفلکی مادرم بعد من حتما افسرده میشهکاش میشد اینو لااقل بدونی
موندم اینجا که تنها نمونی
عاشقم واقعا نه از این عشقای یه قرونی
زندگیم عین دریای بی آب
من همش راه میرم بی تو تو خواب
مثل یه کوریم که عصاشو
داده به دست یه کرم شب تاب
آخه تو چی میدونی ازم که
رو تنم جای چنگال گرگه
پا گذاشتم رو قلبم که له شم
ما کوچیکا خدامون بزرگه
من برم هیشکی تنها نمیشه
بغض ابری برام وا نمیشه
طفلکی مادرم بعد من
بچگیم توپ چهل تیکه بودم
ته اون کوچه تاریکه بودم
خیلی سالا گذشت تا دلم ریشه زد تو وجودم
خیلی سالا رو یادم نمونده
دورمم خیلی آدم نمونده
من هنوز حرف دارم با چشات درد و دل کم نمونده
زندگیم عین دریای بی آب
من همش راه میرم بی تو تو خواب
مثل یه کوریم که عصاشو
داده به دست یه کرم شب تاب
آخه تو چی میدونی ازم که
رو تنم جای چنگال گرگه
پا گذاشتم رو قلبم که له شم
ما کوچیکا خدامون بزرگه
من برم هیشکی تنها نمیشه